شکموی مامان
یلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا شکمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو ...
نویسنده :
مامان ندا
17:59
مغز بـــــــــــــــــــــــــادامــــــــــــــــــــــــــــــــم
بابایی خودم خیلی دوستم داره هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــورا مامانی رو دست بابایی را هم اورده از بس دوستم داره ...
نویسنده :
مامان ندا
17:59
رفتن پارک یلدا
دختر کوچولوی من جدیدا فقط دوست داره بره پارک وبازی کنه ...
نویسنده :
مامان ندا
15:29
اطاق یلدا
اینم یک نمونه از گیفت های هدیه سیسمونی اته که برات درست کردم
گیفت های هدیه که به مهمون ها موقع دیدن اطاق ات هدیه می دادیم با درج تاریخ تولدت ...
نویسنده :
مامان ندا
13:59
کلاه حصیری اندازه سرمه به نظرتون
علت غیبت
ببخشید که این چند روز نتونستم وبلاگم را به روز رسانی کنم آخه رفته بودم مسافرت با مامان وبابام ومامانی وبابابی وخاله جونم همه جا را سرزدم وخیلی خوش گذشت اول رفتم ماسوله بعدم رفتم قلعه رودخان که تو شهر فومنه وبعدم لاهیجان وتو چابکسر جایی به نام سرولات که خیلی خشکل بود چند تا عکسهای سفرمو براتون میگذارم امیدوارم که خوشتون بیاد
نویسنده :
مامان ندا
22:10
اینم لباسهای تو کمدته که پایین اش بافتنی هاته که مامانی برات بافته
کفش های توی کمدت که چندتاش مامانی برات بافته ...
نویسنده :
مامان ندا
18:12
اینم چراغ آویز اطاق ات که بابا برات درست کردوتو خیلی دوسش داری
اینم پریز اطاق ات که من برات گلم درست کردم ...
نویسنده :
مامان ندا
18:07